بادکنک من
تاب نفسی را که به آن داد ه ام ندارد ...
ببین چگونه سر به هرکجا می زند
که تهی شود از اندوه .....
....A
یک دم رخ زیبایی تو از دیده گذر کرد
آنی آتش عشق تو ، در دل فوران کرد
دل گفت غنیمت شمرید این دم و لحظه
چشم ، چشمک زد و عکست قاب دل کرد ..
...A
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
اوکه هرگز نتوان یافت همانندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
....A